به نام خداوند جان و خرد
میان آشفتهبازار افکار مبهم در کوچههای بی عبور پاییزی دستان گرمت را و شانههای بیانتهایت را دوست دارم. همه روز روزه بودن همهشب نماز کردن، همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن، مدینه تا کعبه سر و پای رفتن، دو لب باز برای لبیک به وظیفه باز کردن، به مساجد و معابر اعتکاف کردن
ز ملاحی و مناهی همه احتراز کردن، ها نخفتن به خدای راز گفتن، ز وجود بینیازش طلب نیاز کردن، به خدا هیچکس را آنقدر ثمر نباشد که به روی ناامیدی در بستهای را بازکنی.
کردن، ,خداوند ,باز ,راز ,خدای ,گفتن، ,کردن، به ,نخفتن به ,به خدای ,جمعهها نخفتن ,ها
درباره این سایت